loading...

دست نوشته های ما

نقص ورودی های حس عمقی اثرات زیانبار به مراتب بیشتری روی ثبات وضعیت دارد. حتی زمانی  که سیستم بینایی و وستیبولار نیز اطلاعات صحیح درباره موقعیت سر فراهم می کنند، سیستم حس  عمقی برای انتقال

بازدید : 22 دوشنبه 13 مرداد 1399 نظرات (0)

نقص ورودی های حس عمقی اثرات زیانبار به مراتب بیشتری روی ثبات وضعیت دارد. حتی زمانی 

که سیستم بینایی و وستیبولار نیز اطلاعات صحیح درباره موقعیت سر فراهم می کنند، سیستم حس 

عمقی برای انتقال این اطلاعات از یک بخش بدن به بخش دیگر مورد نیاز است سمعک تا موقعیت کل بخش 

های بدن حفظ شود. در نتیجه بیماران با نقص کامل راهنمایی های حس عمقی نمی توانند بدون کمک 

بایستند یا راه بروند. به طور عکس، زمانیکه سیستم وستیبولار سالم است نقص سیستم بینایی حداقل 

تاثیر را روی ثبات وضعیت دارد. تحت شرایط نرمال، سیستم های بینایی و وستیبولار اطلاعات 

موقعیتی که با هم overlap  دارند را فراهم می کنند. بنابراین ورودی های بینایی زمانی که آسیب 

فقط به گیرنده های وستیبولار وارد شده باشد، برای ثبات وضعیت ضروری هستند.  

رفلکس دهلیزی چشمی ( Vestibulo-Ocular Reflex)

VOR یکی از مکانیسم های کنترل حرکات چشم می باشد که به ثبات نگاه خیره (gaze) در طول 

حرکت سر کمک می کند. ثبات gaze ضروری است زیرا تصاویر باید به مدت زمان کافی روی 

شبکیه بمانند تا به سیگنال های عصبی کدگذاری شوند. در غیر این صورت در طول حرکت سر هر 

تصویری نامشخص به نظر می رسد و ما نمی توانیم بینایی واضح داشته باشیم. برای داشتن یک 

تصویر شبکیه ای ثابت در طول حرکت سر، اطلاعات جمع آوری شده از سیستم وستیبولار محیطی 

به مسیر اکلوموتور منتقل می شود که در آنجا حرکات چشم جبرانی بوسیله حرکت چشم ها با سرعت 

یکسان اما در عکس مسیر حرکت سر تولید می شود. این عملکرد VOR اساس بسیاری از تست های 

بررسی عملکرد وستیبولار مثل تست های کالریک و Rotation می باشد.

سیستم های کنترل اکلوموتور دیگری نیز وجود دارند که با VOR فعل و انفعلاتی دارند. همانطور که 

قبلا ذکر شد، سیستم وستیبولار برای حرکات سر طبیعی به بهترین نحو عمل می کنند (حرکات 

مختصر سر در محدوده فرکانسی حدود 0.1 تا 3Hz حرکات سر طبیعی نامیده می شوند). بنابراین 

کنترل وستیبولار ثبات gaze در طول حرکات سر طبیعی تقریبا کامل و بی نقص است. با این حال 

برای حفظ حرکات سر با فرکانس کمتر از 0.1Hz ، سیستم وستیبولار اطلاعات صحیح در رابطه با 

سرعت سر را در اختیار نمی گذارد. یک مثال از این حرکات چرخش با یک سرعت ثابت برای یک 

مدت زمان طولانی می باشد. برای این نوع حرکات سر فرکانس پایین، عملکرد وستیبولار توسط 

یک زیرمجموعه سیستم بینایی که سیستم اپتوکینتیک نامیده می شود، جانشین می شود. رفلکس 

اپتوکینتیک با جابجایی یک تصویر در طول شبکیه فعال می شود و سپس برای ثبات تصویر بوسیله 

جابجایی چشم ها در همان مسیر تلاش می کند. با اجتماع ورودی های هر دو رفلکس های وستیبولار 

و اپتوکینتیک، CNS به ثبات gaze در طول یک محدوده فرکانسی وسیع حرکت سر دست میابد.

مکانیسم هایsaccadic (تعقیب سریع) و Tracking (ردیابی،تعقیب آرام( دیگر زیر مجموعه های 

سیستم بینایی می باشند که در ثبات gaze در انسان ها و دیگر حیوانات foveate شرکت می کنند. 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 156
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 32
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 66
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 141
  • بازدید ماه : 334
  • بازدید سال : 2,636
  • بازدید کلی : 6,660